سیاست قوم گرایی اردوغان علیه تهران
دولت ترکیه در ۲۰ سال اخیر به شدت بر انگاره بازآرایی امپراتوری عثمانی فراتر از مرزهای امپراتوری عثمانی اصرار داشته است و با تاکتیکهای قومی، مذهبی و ابزارهای اقتصادی و نظامی، سیاست احیای امپراتوری خود را دنبال میکند. سیاستی که بخش مهم آن بر قومگرایی و برجستهسازی قومیت ترک و انگاره «جهان ترک» استوار است.
سیاستگذاری خارجی برای تحقق انگارهها و اهداف حکمران، از هر تاکتیک و ابزاری استفاده می کند و منابع بین حوزهای و چند رشتهای را برای دستیابی به اهدافش دنبال میکند. منابعی که گاه به جای تقویت بازیگر، رقیب و دشمن را تهدید و ناتوان میکند. این طیف از سیاستها، تاکتیکها و ابزارها را میتوان در تحریمهای اقتصادی، سیاسی، تنشهای فرهنگی، چالشهای مذهبی، تهدیدهای فرقهای و قومی، دستهبندی کرد و از کارایی آنها علیه دیگر بازیگران اطمینان داشت.
بهرهگیری از ابزارهای تنشآفرین نژادی، قومی، مذهبی و... ازجمله کارآمدترین و اثربخشترین تاکتیکها و سیاستهای ژئوپلیتیک است که بخشی از عمق راهبردی یا شکاف و ضعف راهبردی بازیگران منطقهای و نظام جهانی را تعریف و برجسته میسازد. برتری بازیگران در این حوزه نمیتواند مطلق، درازمدت و همیشگی باشد. برتری نسبی و موقت بازیگران در اینگونه سیاستها که بیشتر با عنوان قومگرایی و فرقهای شناخته میشوند، بازی قدرت ژئوپلیتیک را بسیار ستیزهگرا نشان می دهد و به سوی جنگ قومی و مذهبی هدایت میکند.
بسیاری از تحولات، جنگها، تقسیم کشورها در طول تاریخ بهخصوص یک سده اخیر در سراسر جهان از قلب اروپا در یوگسلاوی، شمال آفریقا در سودان و لیبی، بهخصوص آسیا و پیدایش کشورهای قفقاز و بلکه دولتهای استقلال یافته از امپراتوری عثمانی را میتوان دارای بنیانهای شکاف، ستیز و جنگ قومی و مذهبی دانست.
فروپاشی امپراتوری عثمانی و پیدایش دهها دولت ملت جدید با عنوان کشورهای عربی و ... در غرب آسیا، خود به یکی از ریشههای جنگ و بحران دازمدت در این منطقه تبدیل شده و شرایط بهرهگیری قدرتهای بزرگ از این تنش و شکاف قومی و مذهبی را فراهم ساخته است. تنشها و شکافهایی که یک سوی آن انگاره و تلاش رهبران و سیاستگذاران ترکیه نوین برای احیای امپراتوری عثمانی در قرن بیستویکم است. امپراتوری که دارای ماهیت غربی و عضویت در اتحادیه اروپا بوده است و یوروعثمانی بهترین تعریف آن خواهد بود.
دولت ترکیه در ۲۰ سال اخیر به شدت بر انگاره بازآرایی امپراتوری عثمانی فراتر از مرزهای امپراتوری عثمانی اصرار داشته است و با تاکتیکهای قومی، مذهبی و ابزارهای اقتصادی و نظامی، سیاست احیای امپراتوری خود را دنبال میکند. سیاستی که بخش مهم آن بر قومگرایی و برجستهسازی قومیت ترک و انگاره «جهان ترک» استوار است.
انگاره جهان ترک دولت اردوغان در منطقه دارای پیامدهای آسیبزایی برای ایران است که در محورهای زیر نمایان است و باید مورد توجه و دوراندیشی سیاستگذاران ایران قرار گیرد:
یکم – جهان ترک در شمالغرب ایران: برسازی امپراتوری نوین ترکیه با ماهیت اروپایی (یوروعثمانی) در دو دهه اخیر بر تاکتیک برسازی جهان ترک استوار بوده است، زیرا اندیشه جهان ترک دارای حساسیت کمتری بوده، نیات و اهداف گسترشگرای اردوغان را در پس پرده جهانی شدن دولت ترک پنهان میسازد.
جهان ترک، الگویی از سیاستگذاری خارجی گسترشگراست که مؤلفههای ژئوپلیتیک برتری طلبی دولت اردوغان را نمایان میسازد و خود میتواند بنیانی برای شکلگیری امپراتوری یوروعثمانی فراتر از مرزهای عثمانی باشد. امپراتوری نوین ترکیه که کشورهای ترک زبان: ترکیه، جمهوری آذربایجان، ازبکستان، قرقیزستان عضو اصلی و ترکمنستان و ... نیز عضو ناظر آن محسوب میشوند، راهبرد ژئوپلیتیک دولت ترکیه را برای سلطه بر تمامی منابع و منافع قدرت راهبردی منطقه بهخصوص قفقاز نشان میدهد.
انگاره جهان ترک که با عنوان سازمان دولتهای ترک شناخته میشود و در نیویورک نیز ساختمانی با عنوان «خانه ترک» به محل حضور دیپلماتیک، رایزنی و گسترش اندیشه ترکگرایی در اختیار دارد، تمرکز ویژهای بر جمهوری آذربایجان و بخشهای آذرینشین و ترکمن ایران دارد!
برجستهسازی قوم گرایی در شمال غرب ایران با ابزارهای تبلیغاتی و تنش آفرینی میان شهروندان آذربایجان ایران با دولت مرکزی ایران ازجمله تاکتیکهای همسویی جمهوری آذربایجان و دولت ترکیه برای تهدید ایران و تحقق انگاره جدایی آذربایجان از ایران است که مؤلفههای این سیاست در یک دهه اخیر در رفتار و سخنان دولتمردان ترکیه و جمهوری آذربایجان افزایش داشته است.
دوم – جهان ترک در قلب ایران: دولت ترکیه همزمان با پیگیری تهدیدات ژئوپلیتیک در مرزهای شمالی و شمال غربی ایران با ابزارهای قومی و فرقهای جهان ترک، نفوذ به قلب ایران با تحریک و تصویرسازی از قومگرایی ترکی را نیز دنبال کرده است. قومگرایی که بر مظلومنمایی و تحریک اقوام ترک زبان مرکز ایران بهخصوص ایل قشقایی استوار است.
ایل قشقایی که یکی از ایلات بزرگ کوچنده ایران بوده در برخی استانهای جنوب و جنوب غربی ایران ساکن شدهاند، اختلاف زبانی، فرهنگی، مذهبی و... فراگیری با ترکهای مدعی در جهان ترک و بلکه با آذری زبانهای ایران نیز دارند، اما در چارچوب قدرتنمایی دولت ترکیه و احیای امپراتوری مورد توجه سیاستگذاران ترکیه قرار گرفتهاند تا ابزاری باشند برای تنشآفرینی در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران و شکلگیری یک بحران قومی در قلب ایران با عنوان استقلال خواهی قوم قشقایی!
رسانههای ترکیه بهخصوص خبرگزاری آناتولی Anadolu Agency در چند سال اخیر به گونهای ویژه بر فرهنگ، مشکلات سیاسی و اجتماعی قشقاییهای ایران تمرکز کردهاند و تلاش بسیاری دارند تا ایل قشقایی و شهروندان قشقایی ایران را به عنوان بخشی از جهان ترک برسازی کنند و به بهانههای گوناگون مدعی اتحاد این شهروندان ایرانی با خاستگاه خود یعنی جهان ترک و ترکیه شدهاند تا با اخبار دروغین و تنشآفرین مانند: «ترکان قشقایی در ایران، تحت فشارهای مختلف مجبور به ترک سرزمین خود میشوند»۱ افکار عمومی را به سوی شکاف قومی هدایت کنند.
تمرکز رسانههای دولتی ترکیه بر قومیت شهروندان قشقایی ایران و تحریک آنان با ابزارهای قومی و بازیابی خاستگاه جهان ترک برای آنان، تاکتیکی است که بر استانهایی مانند: فارس، کهگیلویه و بویراحمد، اصفهان، چهارمحال و بختیاری و ... اثرگذاری شدیدی دارد و گسلهای قومی در این استانهای چند قومیتی را عمیقتر و بحرانی میکند.
ژئوپلیتیک جهانی بهویژه در آسیا و آسیای جنوب غربی بر مؤلفههای قومی و مذهبی بنیان شده، بسیار حساس و تنشآفرین بوده و روندی جنگ افروز به خود گرفته است. ژئوپلیتیک بحران که روابط بازیگران خود را با تنشهای قومی و مذهبی شکل داده و تقویت میکند.
بازیگران مهم ژئوپلیتیک بحران در آسیای جنوب غربی بر بازاریابی ژئوپلیتیک با ابزار قوم گرایی و فرقه گرایی مذهبی تمرکز دارد و منابع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی رقیبان را با ابزار و تاکتیکهای قومی و مذهبی مورد تهاجم قرار میدهند. دولت اردوغان در دو دهه اخیر به رویکرد بازاریابی قومی و مذهبی متمرکز شده و بازاریابی ژئوپلیتیک خود را بر جذابیت قومی جهان ترک، ایران هراسی و شیعه هراسی بنا کرده است.
رویکرد تهاجمی دولت ترکیه علیه ایران در قالب الگوی جهان ترک نهتنها بر قومگرایی و تنش مذهبی در مرزهای شمال و شمال غربی بر تحریک ترکمنها و آذریهای ایران تمرکز دارد، بلکه برای تحریک سایر ترک زبانها مانند شهروندان قشقایی ایران نیز برنامهریزی کرده است و در حال برجستهسازی شکاف میان قومیتهای ایرانی و شکلدهی به تنشهای قومی در ایران هستند.
ترکیه برای سرپوش نهادن بر رویکرد خشن خود مقابل قومیتهای خود ترکیه، به سرکوبی احزاب و مناطق کردنشین در ترکیه، سوریه و عراق، به برسازی انگاره جهان ترک در منطقه ادامه داده و تمرکز ویژه خود را بر ایران قرار داده است.
سیاستگذاری گسترشگرای دولت اردوغان با ابزارها و تاکتیکهای قومی که نتیجه بارز آن در حمایت از شورشیان خارجی در سوریه و سرنگونی دولت بشار اسد نمایان شده است، میتواند درس عبرتی باشد برای سایر بازیگران منطقه بهخصوص ایران که از تنوع قومی و مذهبی برخوردار هستند و باید برای مقابله با سیاست تنشآفرین دولت ترکیه به بازنویسی سیاستها و تاکتیکهای سیاست خارجی و اداره امور عمومی خود اقدام کنند تا به سرنوشت دولت بشار اسد دچار نشود در دام نیرنگهای قدرتطلبی اردوغان گرفتار نشود.
منابع:
۱ - http://irdiplomacy.ir/fa/news/۲۰۰۹۴۴۹
۲- https://www.aa.com.tr/fa/۲۵۸۲۷۳۰