نه جنگ، نه صلح؛ ایران و آمریکا در بازی بدون پایان

بن‌بست دیپلماتیک، مقاومت استراتژیک و چشم‌انداز منطقه‌ای

رضا معصومی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: سابقه نقض توافقات توسط آمریکا، به‌ویژه خروج یک‌جانبه از برجام در ۲۰۱۸، سایه‌ای سنگین بر این مذاکرات انداخته است. این یادداشت با تحلیل مستند و عمیق، نشان می‌دهد که چگونه بدعهدی‌های آمریکا، ایران را به مقاومتی استراتژیک واداشته و چرا این بازی دیپلماتیک، که نه به جنگ می‌انجامد و نه به صلح کامل، همچنان ادامه دارد.

بن‌بست دیپلماتیک، مقاومت استراتژیک و چشم‌انداز منطقه‌ای
پایگاه خبری تحلیلی فرامتن :

در آوریل ۲۰۲۵، ایران و آمریکا بار دیگر در عمان پای میز مذاکرات غیرمستقیم نشستند، مذاکراتی که در سایه بدعهدی‌های مکرر آمریکا از زمان انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ تاکنون، با احتیاط و تردید پیش می‌رود. برای ایران، این گفت‌وگوها آزمونی است تا ببیند آیا واشینگتن بالاخره به تعهداتش پایبند می‌ماند یا خیر. تهران، که سال‌هاست زیر فشار تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادش را سرپا نگه داشته، به دنبال رفع این محدودیت‌هاست تا حق حاکمیت و پیشرفت خود را حفظ کند.

زمینه تاریخی: بدعهدی آمریکا و مقاومت ایران

روابط ایران و آمریکا از زمان انقلاب 1979 به دلیل مداخلات مستمر واشینگتن در امور ایران، به‌ویژه حمایت از کودتای 1953 علیه دولت مصدق و پشتیبانی از رژیم پهلوی، به تخاصم کشیده شد .(Kinzer, 2003)  پس از انقلاب، گروگان‌گیری سفارت آمریکا (1979-1981) و حمایت واشینگتن از صدام حسین در جنگ ایران – عراق (1980-1988) بی‌اعتمادی ایران را عمیق‌تر کرد. در دهه‌های بعد، برنامه هسته‌ای ایران به بهانه‌ای برای فشارهای آمریکا تبدیل شد، اما حتی توافق تاریخی برجام در 2015 نیز نتوانست این چرخه را بشکند.

برجام که ایران با حسن نیت به محدودیت‌های گسترده هسته‌ای تن داد، قرار بود در ازای رفع تحریم‌ها، اقتصاد ایران را احیا کند. اما در 8 مه 2018، دونالد ترامپ به‌طور یک‌جانبه از این توافق خارج شد و تحریم‌های حداکثری را بازگرداند، اقدامی که به گفته محمدجواد ظریف، وزیر وقت امور خارجه ایران، «نقض آشکار حقوق بین‌الملل» بود (Reuters, May 9, 2018). این بدعهدی نه‌تنها اقتصاد ایران را تحت فشار بی‌سابقه‌ای قرار داد، بلکه به تهران آموخت که به وعده‌های آمریکا نمی‌توان اعتماد کرد. تلاش‌های بعدی برای احیای برجام، از جمله مذاکرات وین (2021-2022)، نیز به دلیل عدم تضمین آمریکا برای پایبندی به توافق، به بن‌بست رسید (Al-Monitor, June 2022).

وضعیت کنونی: مذاکرات عمان و سایه بدعهدی

مذاکرات اخیر در عمان (آوریل 2025) فرصتی برای ایران بود تا بار دیگر حسن نیت خود را نشان دهد. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، این گفت‌وگوها را «آزمونی برای سنجش جدیت آمریکا» خواند و تأکید کرد که تهران تنها در صورت رفع کامل تحریم‌ها و ارائه تضمین‌های حقوقی، حاضر به توافق است (Fars News, April 10, 2025). ایران، که با تورم بالای 40 درصد و کاهش ارزش پول ملی دست‌وپنجه نرم می‌کند، رفع تحریم‌ها را برای بهبود معیشت مردم و تقویت اقتصادش حیاتی می‌داند (International Monetary Fund, 2025). اما تهران همزمان برنامه هسته‌ای خود را به‌عنوان اهرمی برای دفاع از حقوقش حفظ کرده و اعلام کرده در صورت شکست مذاکرات، غنی‌سازی را افزایش خواهد داد (Reuters, March 29, 2025).

در مقابل، آمریکا همچنان شروطی فراتر از مسائل هسته‌ای مطرح می‌کند، از جمله محدود کردن برنامه موشکی ایران و کاهش حمایت تهران از محور مقاومت. اما سابقه بدعهدی واشینگتن، از کودتای 1953 تا نقض برجام، ایران را به این باور رسانده که آمریکا به دنبال مهار کامل، نه مذاکره برابر است. به گفته یک مقام ایرانی، «آمریکا بارها نشان داده که به امضای خود احترام نمی‌گذارد»  (Press TV, April 11, 2025). این بی‌اعتمادی با فشارهای داخلی در ایران تقویت می‌شود، جایی که مردم و نخبگان انتظار دارند دولت در برابر زیاده‌خواهی‌های غرب مقاومت کند.

چالش‌های مذاکرات: آمریکا، مانع اصلی

بی‌اعتمادی ایران به آمریکا ریشه در دهه‌ها نقض تعهدات واشینگتن دارد. خروج از برجام تنها نمونه‌ای از این بدعهدی‌هاست. در 1981، آمریکا توافق الجزایر را که برای آزادی گروگان‌ها امضا شده بود، با بلوکه کردن دارایی‌های ایران نقض کرد (The Guardian, January 20, 2016). در دهه 1990، تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا، حتی در زمانی که ایران به دنبال گفت‌وگو بود، ادامه یافت. این الگو، به گفته اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور وقت ایران، نشان داد که «آمریکا شریک قابل اعتمادی نیست» (Memoirs of Rafsanjani, 1994).

امروز، این بی‌اعتمادی مذاکرات را به لبه پرتگاه کشانده است. ایران خواستار رفع تمامی تحریم‌های اعمال‌شده پس از 2018 است، اما آمریکا نه‌تنها حاضر به این کار نیست، بلکه شروطی مانند نظارت دائمی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و محدود کردن نفوذ منطقه‌ای ایران را مطرح می‌کند (Washington Post, April 9, 2025). این زیاده‌خواهی‌ها، به گفته تحلیلگران ایرانی، تلاشی برای تضعیف حاکمیت ملی ایران است.

فشارهای خارجی نیز مذاکرات را پیچیده‌تر کرده‌اند. اسرائیل، که پس از عملیات 7 اکتبر 2023 خود را آسیب‌پذیرتر می‌بیند، هرگونه توافق با ایران را تهدیدی برای خود می‌داند و لابی گسترده‌ای در کنگره آمریکا برای جلوگیری از رفع تحریم‌ها به راه انداخته است (Haaretz, April 8, 2025). این عوامل نشان می‌دهد که موانع اصلی، نه در تهران، بلکه در واشینگتن و تل‌آویو ریشه دارند.

پیامدهای منطقه‌ای و جهانی: مقاومت ایران، چالش آمریکا

ایران، با وجود فشارهای آمریکا، نه‌تنها مقاومت کرده، بلکه نفوذ منطقه‌ای خود را در عراق، لبنان، و یمن تقویت کرده است. اگر مذاکرات عمان به رفع تحریم‌ها منجر شود، اقتصاد ایران می‌تواند شکوفا شود. صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرده که با رفع تحریم‌ها، رشد اقتصادی ایران از 2 درصد به 5 درصد در میان‌مدت می‌رسد (IMF, 2025). این امر به تهران امکان می‌دهد حمایت از محور مقاومت را افزایش دهد و جایگاه خود را به‌عنوان قدرتی مستقل تثبیت کند.

اما اگر مذاکرات به دلیل بدعهدی آمریکا شکست بخورد، ایران گزینه‌های دیگری دارد. تهران می‌تواند غنی‌سازی اورانیوم را به سطوح بالاتر برساند، که به گفته کارشناسان، پاسخی مشروع به نقض تعهدات غرب است (Al-Jazeera, April 10, 2025). این سناریو ممکن است تنش‌ها را افزایش دهد، اما ایران نشان داده که در برابر فشار تسلیم نمی‌شود. به گفته یک تحلیلگر ایرانی، «هرچه آمریکا بیشتر فشار بیاورد، ایران قوی‌تر می‌شود» (Kayhan, April 13, 2025).

در سطح جهانی، شکست مذاکرات به نفع چین و روسیه خواهد بود، که از انزوای ایران برای گسترش نفوذ خود استفاده می‌کنند. چین در 2024 بیش از 50 درصد نفت ایران را خرید و از تحریم‌ها برای تجارت ارزان‌تر سود برد (Bloomberg, January 2025). این نشان می‌دهد که سیاست‌های آمریکا نه‌تنها ایران را تضعیف نکرده، بلکه رقبای جهانی واشنگتن را تقویت کرده است.

مفهوم «بازی بدون پایان»

چرا این وضعیت ادامه دارد؟ چون آمریکا به جای گفت‌وگوی برابر، به دنبال تحمیل اراده خود است. ایران، که از کودتای 1953 تا تحریم‌های 2025 طعم بدعهدی واشینگتن را چشیده، دریافته که مقاومت تنها راه حفظ استقلال است. این بازی نامتقارن، که در آن ایران با منابع محدود در برابر یک ابرقدرت ایستاده، به تهران آموخته که پیروزی نه در تسلیم، بلکه در استقامت است (International Crisis Group, 2024).

آمریکا نیز در این بازی گرفتار شده است. سیاست فشار حداکثری نه‌تنها ایران را به زانو درنیاورد، بلکه واشینگتن را در برابر متحدانش، که خواستار ثبات در خاورمیانه‌اند، تحت فشار قرار داده است. به گفته جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، «سیاست آمریکا در قبال ایران به بن‌بست رسیده است» (EU Observer, April 6, 2025).

مذاکرات عمان نشان داد که ایران، با وجود بدعهدی‌های مکرر آمریکا، همچنان آماده دیپلماسی است، اما نه به قیمت تسلیم. از کودتای 1953 تا نقض برجام، واشینگتن بارها ثابت کرده که شریک قابل اعتمادی نیست. با این حال، ایران با تکیه بر مقاومت و دیپلماسی هوشمند، نه‌تنها در برابر فشارها ایستاده، بلکه معادلات منطقه‌ای را به نفع خود تغییر داده است.

این بازی بدون پایان شاید به صلح کامل نرسد، اما برای ایران، حفظ استقلال و عزت ملی خود نوعی پیروزی است. اگر آمریکا بخواهد از این بن‌بست خارج شود، باید به جای تهدید و تحریم، به تعهداتش پایبند بماند. آینده خاورمیانه نه در دست واشینگتن، بلکه در اراده تهران و مقاومت مردم ایران رقم خواهد خورد.

دیدگاه شما
عنوان